ارزشگذاری مالکیت معنوی طرحهای فناوری | >
Sunday, 10 May 2009 | |
چکیده مقاله
امروزه اقتصاد جهانی عموماً براساس دانش و آگاهی بنا نهاده شده است. داراییهای مشهود یک شرکت تجاری مانند زمین و کارخانه، سرمایه شرکت را تا مدت طولانی محصور و غیرقابل دخل و تصرف میسازد و تنها عامل افزایش ارزش این سرمایهها، تا حد زیادی افزایش قیمت آنهاست، این در حالی است که بازدهی قابل قبولی در زمانی نسبتاً طولانی، حاصل نمیشود. براساس آمار موجود، حدود 80درصد از داراییهای شرکتهای بزرگ جهانی و بنگاههای اقتصادی را، داراییهای نامشهود و ارزشهای معنوی تشکیل میدهد. به منظور موفقیت در تجارت یا کسب و کار، شرکت باید داراییهای نامشهود و ارزش ناپیدای اینگونه داراییها را شناسایی کند. در این مقاله، سعی شده است از منظر مالی، همانگونه که در سرمایهگذاری خطرپذیر دنیا مرسوم است، به این ضربالمثل قدیمی ایرانی که میگوید: «فکر خوب، سیری چند؟» جواب علمی داده شود . سرمایهگذاری مخاطرهپذیر[5] به تازگی در محافل علمی و کسب و کار کشور مطرح شده است. این نوع سرمایهگذاری، تأمین مالی شرکتهای نوپا و تازه تأسیسی را که به هزینههای ابتدایی توسعه و گسترش کسب و کار خویش نیاز دارند، به عهده میگیرد. پیشفرض ابتدایی که در گذشته وجود داشت، این بود که به منظور مشارکت سرمایهگذاران با کارآفرینان، ارزیابی و سنجش مقدار آورده غیرنقدی که محصول دانش فنی کار است، باید براساس هزینههای صورت گرفته، محاسبه شود و یا بهطور توافقی هر یک از طرفین، قیمتی ریالی برای دانش بهکار گرفته شده پیشنهاد کنند و در نهایت به توافق برسند. فضای عدم اطمینانی که حاکم بر اینگونه طرحهاست، موجب شده تا سرمایهگذاران از بخشهای مختلف خصوصی و دولتی با پارامترهای مختلف ریسک، اعم از ریسک مدیریت، محصول، فناوری، بازار، مالی، عملیاتی و اجرایی، سازمانی، راهبردی، محیطی روبهرو باشند و در محاسبه ارزش مالکیت معنوی عوامل ریسک طرح را با دقت ویژه مورد توجه قرار دهند. در ایران، هنوز شرکت یا صندوق سرمایهگذاری مخاطرهپذیری که به صورت حرفهای وارد این عرصه شده باشد، به وجود نیامده و پیشبینی میشود با توجه به نیاز احساس شده در این حوزه، در سالهای بعد، بهتدریج شاهد حضور این صندوقها باشیم. به همین دلیل، لازمه این نوع سرمایهگذاری آن است که بتوانیم در عرصه مالی، حقوقی و دانش سرمایهگذاری با مسائلی نظیر نحوه محاسبه مالکیت معنوی آشنا باشیم . امروزه اقتصاد جهانی عموماً براساس دانش و آگاهی بنا نهاده شده است. داراییهای مشهود یک شرکت تجاری مانند زمین و کارخانه، سرمایه شرکت را تا مدت طولانی محصور و غیرقابل دخل و تصرف میسازد و تنها عامل افزایش ارزش این سرمایهها، تا حد زیادی افزایش قیمت آنهاست، این در حالی است که بازدهی قابل قبولی در زمانی نسبتاً طولانی، حاصل نمیشود. براساس آمار موجود، حدود 80درصد از داراییهای شرکتهای بزرگ جهانی و بنگاههای اقتصادی را، داراییهای نامشهود و ارزشهای معنوی تشکیل میدهد. به منظور موفقیت در تجارت یا کسب و کار، شرکت باید داراییهای نامشهود و ارزش ناپیدای اینگونه داراییها را شناسایی کند. در این مقاله، سعی شده است از منظر مالی، همانگونه که در سرمایهگذاری خطرپذیر دنیا مرسوم است، به این ضربالمثل قدیمی ایرانی که میگوید: «فکر خوب، سیری چند؟» جواب علمی داده شود . سرمایهگذاری مخاطرهپذیر[5] به تازگی در محافل علمی و کسب و کار کشور مطرح شده است . این نوع سرمایهگذاری، تأمین مالی شرکتهای نوپا و تازه تأسیسی را که به هزینههای ابتدایی توسعه و گسترش کسب و کار خویش نیاز دارند، به عهده میگیرد. پیشفرض ابتدایی که در گذشته وجود داشت، این بود که به منظور مشارکت سرمایهگذاران با کارآفرینان، ارزیابی و سنجش مقدار آورده غیرنقدی که محصول دانش فنی کار است، باید براساس هزینههای صورت گرفته، محاسبه شود و یا بهطور توافقی هر یک از طرفین، قیمتی ریالی برای دانش بهکار گرفته شده پیشنهاد کنند و در نهایت به توافق برسند . فضای عدم اطمینانی که حاکم بر اینگونه طرحهاست، موجب شده تا سرمایهگذاران از بخشهای مختلف خصوصی و دولتی با پارامترهای مختلف ریسک، اعم از ریسک مدیریت، محصول، فناوری، بازار، مالی، عملیاتی و اجرایی، سازمانی، راهبردی، محیطی روبهرو باشند و در محاسبه ارزش مالکیت معنوی عوامل ریسک طرح را با دقت ویژه مورد توجه قرار دهند. در ایران، هنوز شرکت یا صندوق سرمایهگذاری مخاطرهپذیری که به صورت حرفهای وارد این عرصه شده باشد، به وجود نیامده و پیشبینی میشود با توجه به نیاز احساس شده در این حوزه، در سالهای بعد، بهتدریج شاهد حضور این صندوقها باشیم. به همین دلیل، لازمه این نوع سرمایهگذاری آن است که بتوانیم در عرصه مالی، حقوقی و دانش سرمایهگذاری با مسائلی نظیر نحوه محاسبه مالکیت معنوی آشنا باشیم . دارایی نامشهود چیست؟ داراییهای نامشهود، داراییهایی با عمر طولانی و غیرقابل لمس هستند که توسط یک شرکت تجاری توسعه و گسترش مییابند و جزو داراییهای شرکت تلقی میشوند . بعضی موارد اساسی در داراییهای نامشهود که قابل ردیابی و شناسایی هستند، عبارتند از : مارک تجاری [6]: علائم تجاری کالاهای مصرفی، علائم تجاری شرکت، نامهای شرکت حق نشر [7]: مجله و نشریه، کتاب، فیلم، آثار هنری، موسیقی و ... مجوزهای حقوقی [8]: حقالامتیازها، حق و امتیاز توزیع کالا و خدمات مالکیت معنوی [9]: حق کشف و اختراع[10]، حقوق کپی[11]، علائم تجاری[12]، دانش عملیاتی و تجاری شرکتها[13] و ... مالکیت معنوی، یکی از موارد خاص داراییهای نامشهود است. مالکیت معنوی، به وسیله قدرت خلاقیت و ابتکار انسانها شکل میگیرد. به این ترتیب، ارزشهای نهفتهای را که بسیاری براحتی از کنار آنها میگذرند، میتوان شناسایی و بهرهبرداری کرد. مالکیت معنوی در دو دسته، طبقهبندی میشود : ? . نوع مصنوعی خلاق [14]: مانند علائم تجاری، تولید نرمافزار و ... ? . نوع خلاق نوآورانه [15]: مانند حقوق اختراع و کشف، طراحیهای صنعتی و ... تفاوت این دو نوع مالکیت در کتاب «کارآفرینی، شکلگیری خطر جدید» نوشته آقای David H.Holt توضیح داده شده است . مالکیت معنوی در بسیاری از موارد، موجب افزایش یا تقویت ارزش داراییهای مشهود و نامشهود شرکت میشود، اما به نظر میرسد اینگونه داراییها، تفاوتهایی در محاسبه ارزش و قیمت، با داراییهای مشهود داشته باشند . در کشورهای پیشرفته، به دلیل شرایط خاص و منحصر بفرد این داراییها، دولت و سازمانهای دستاندرکار، بیشتر داراییهایی را که در ردیف مالکیت معنوی قرار میگیرند، ثبت و مورد حمایت قرار میدهند و حقوق و قوانین ویژهای برای آنها پیشبینی و وضع کردهاند. این حمایتها، مبتکر طرح یا مخترع را از ارزش اقتصادی[16] دارایی خویش آگاه میسازند . مالکیت معنوی، حاصل سرمایهگذاری و صرف هزینه در زمان و کار و سرمایه است و متقابلاً بازدهی آنها نیز متوجه همین حوزهها میشود. در 1975، طی مطالعهای علمی 60درصد از ارزش بازار 500 شرکت ساخت و تولید مربوط به سرمایهگذاری در داراییهای مشهود بود، اما 20 سال بعد، این مقدار به 25 درصد کاهش یافته و این روند کاهشی هنوز هم دامه دارد . عوامل مؤثر بر ارزش مالکیت معنوی عوامل متعددی در ارزیابیهای اقتصادی و تحلیل مالکیت معنوی مورد توجه قرار میگیرند که عبارتند از : طول عمر مفید طرح دسترسی به ابزار و امکانات توسعه و گسترش طرح درک و شناخت رفتار عمومی و احساس نیاز مشتریان و مصرفکنندگان میزان حمایتها و مجوزهای حقوقی از اختراعات و اکتشافات و طرحهای ابتکاری و خلاق چرخه حیات طرحها و پروژهها به این معنی است که در چه مرحلهای از مراحل رشد قرار دارند.[17 ] توانایی سودآوری و سوددهی یا کاهش در هزینهها نوع و اندازه بازار هدف مزایای رقابتی طرح یا اثر قیمتی که مشتریان حاضر به داد و ستد و یا خرید و فروش آن هستند هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی ریسکهای متعددی که متوجه طرح یا اثر است (ریسک فناوری، ریسک بازار، ریسک مشتریان، ریسک قیمت و ...) حوزههای اصلی استفادهکننده از ارزشگذاری داراییهای نامشهود (مالکیت معنوی ) 1. تشخیص و شناسایی داراییهایی که بیش از دیگر داراییها، اهمیت و ارزش ایجاد میکنند . 2. شاخصهای ارزشگذاری مورد استفاده در ادغام و تحصیل شرکتها[18 ] 3. مذاکرات و قراردادهای مربوط به انتقال فناوری[19 ] 4. تصمیمگیریهای اقتصادی مربوط به حفظ یا نگهداری مالکیت معنوی، تجاریسازی، تحلیل هزینه- فایده مالکیت معنوی 5. ارزشگذاری تجاری پروژههای تحقیق و توسعه اولیه 6. ارزشگذاری فعالیتهای تحقیق و توسعه و پروژههای با اهمیتتر 7. حمایت از مالکیت معنوی در شرایط مختلف، اعطای وثیقه و ... روشهای ارزشگذاری مالکیت معنوی[20 ] تاکنون، فرمول استاندارد و معینی برای ارزشگذاری مالکیت معنوی پیدا نشده است، اما روشهای مختلفی وجود دارد که تا حد بسیار زیادی توانستهاند متغیرها و فاکتورهای اثرگذار بر ارزش مالکیت معنوی را مورد توجه قرار داده و راهحلهای قابل قبولی ارائه دهند. ارزشگذاری این نوع داراییها، دارای روند پیچیدهای است و ضریب عدم اطمینان بالایی دارند. شرایط محیطی، وجود بازارهای مناسب برای ایجاد نقدینگی و عوامل متعدد دیگر، بر قیمتگذاری اینگونه داراییها مؤثر است . روشهای ساده نهچندان معتبر ? . روش قاعده انگشتی [21]: طبق این روش مالکیت معنوی حداکثر 25درصد و حداقل 5 درصد فرض میشود . (Royalty Rate = 25%) این روش کاربرد زیادی ندارد، زیرا در مورد حقالامتیازهای مختلف، هزینهها و درامدها و ریسکهای متفاوتی وجود دارد، اما به عنوان روشی ساده مورد استفاده قرار میگیرد. ارزش حقالامتیاز[22 ] برابر است با تفاوت حاشیه سود قبل و بعد از حق امتیاز . ? . روش مقایسه اقتصادی حقالامتیازهای مشابه با یکدیگر : در این روش، حقالامتیازهای مشابه از نظر فناوری زمان، مکان (بازار ) ، مشتریان و... که موضوعاتی مشابه هستند، با هم مقایسه میشوند و نرخی یکسان از مالکیت معنوی برای آنها تعیین میشود. از مشکلات این روش آن است که حق امتیازهای مشابه بسیار کمی در اینگونه موارد یافت میشوند، لذا روشی معتبر، کارا و قابل قبول تلقی نمیشود . ? . روش سرمایه خطرپذیر [23]: در این روش، از تنزیل جریانهای نقدی آینده[24] استفاده میشود ولی نرخ تنزیل براساس نرخ مورد توقع بازار نیست بلکه در دامنهای میان 40-60 درصد و یا میانگین 50 درصد است. این روش، به دلیل اینکه برای تمام انواع حقالامتیازها یکسان فرض میشود و ریسکهایی یکسان برای تمام آنها متصور میشود، چندان معتبر نیست. به همین دلیل، بزرگترین نقطه ضعف این روش، سادگی نرخ تنزیل آن است . ? . روش اختیار معامله [25]: براساس این روش، حقالامتیاز دارای ارزش ذاتی است که بر مبنای تنزیل جریانات نقدی پیشبینی شده، هزینههای فرصت سرمایهگذاری را پوشش میدهد . مضافاً اینکه این روش شرایط نامطمئن حقالامتیاز را در محاسبه ارزش ذاتی منظور میسازد. این روش براساس مدل قیمتگذاری اوراق اختیار معامله، عمل میکند. ورودیهای این مدل عبارتند از : ارزش کنونی جریانات نقدی آتی حقالامتیاز با فرض طول مدت حیات مفید دارایی ارزش کنونی هزینههای ثابتی که باید به منظور تجاریسازی محصول یا نگهداری و حفظ ارزش حقالامتیاز، سرمایهگذاری شود . مدت زمان حیات مفید طرح یا حقالامتیاز که طول خواهد کشید تا تقریباً بیارزش شود . انحراف معیار نرخ رشد جریانات نقدی نرخ بازده اوراق قرضه دولتی که بدون ریسک است متناسب با طول حیات حقالامتیاز مزیت اولیه این روش آن است که محاسبه جریانات نقدی آتی که نامطمئن هستند، مورد توجه قرار میگیرد و به عنوان روشی مناسب در مدیریت سرمایهگذاری استفاده میشود. مدل قیمتگذاری اوراق حقالاختیار بلاک- شولز[26] براساس فرضیات بازار کارا است، لذا قیمتگذاری حقالامتیاز از این طریق، محل بحث و مناقشه میان متخصصین مالی است. کاربرد عمومی و معمول این مدل در بازارهای سلف و ارزشگذاری اوراق مشتقه است . سه روش متداول ارزشگذاری[28 ] ? . رویکرد هزینه[29 ] ? . رویکرد بازار[30 ] ? . رویکرد درآمد[31 ] ? . رویکرد هزینه : براساس این روش هزینههای صرف شده در ارتباط با حقالامتیاز محاسبه میشود، اما چون هزینه ارزش نیست، این روش منتفی است[32 ]. به عنوان مثال : میلیونها دلار صرف توسعه و گسترش تولید سیگارهای بدون دود شده است . میلیونها دلار صرف تولید موتورهای فضایی با سوخت اتمی شده است . اما هیچکدام از این هزینهها، ارزش نیستند. آنچه مهم است، بازدهی تجاری یا عملیاتی این طرحها برای شرکت است . ? . رویکرد بازار : در این روش، قیمت یا ارزش یک حقالامتیاز براساس قیمتی است که دو طرف در بازار دادوستد میکنند. طبق این روش، ارزش یک حقالامتیاز کمتر از ارزشی است که در روش تنزیل جریانات نقدی آتی به دست میآید و به رغبت و علاقه دو طرف و شرایط خاص محصول و مشتریان و فروشنده بستگی دارد. لذا یکی از مشکلات این روش، کمبود نمونههای مشابه در بازار برای قیمتگذاری است . ? . رویکرد درامد : قبل از این روش لازم است مقدمهای ذکر شود . محاسبه قیمت مالکیت معنوی با استفاده از ترازنامه: (مربوط به شرکتهای تازه تأسیس[33 ]) در رابطه با شرکتهای ثبت شده که سابقه تولید داشتهاند[34]، جمع ارزش داراییهای اضافی مربوط به طرح که نیاز است مورد استفاده قرار گیرند و یا به عبارتی، باید خریداری یا تقویت شوند، محاسبه میشوند. به همین طریق، جمع ارزش منابع مالی مورد نیاز (وام، سرمایهگذاری جدید و...) منظور میشود . ارزش فعالیت اقتصادی و دارایی معمولاً به شکل زیر محاسبه میگردد : (1)دارایی سرمایهگذاری شده= بدهیهای بلندمدت + ارزش حقوق سهامداران از طرفی داریی سرمایهگذاری شده= مالکیت معنوی+ داراییهای نامشهود+ داراییهای ثابت+ سرمایه در گردش سرمایه در گردش مشتمل بر : موجودی نقدی موجودی کالا حسابهای دریافتنی داراییهای ثابت مشتمل بر : ماشینآلات و تجهیزات اموال غیرمنقول (مستغلات ) کارگاهها کارخانهها وسایل اداری و مبلمان و ... کامپیوترها و ... رویکرد درامد براساس مزایای آتی اقتصادی است : نرخ تنزیل/ درامد= ارزش این مزایای اقتصادی در دو شکل بروز میکنند : ? . کاهش هزینهها یا صرفهجویی در هزینهها [35]. مانند: کاهش در مصرف انرژی، مواد اولیه، موجودی انبار و ... ? . افزایش در فروش یا سود [36]. مانند: فروش واحد محصول بیشتر، اتوماسیون تمام فرایند تولید و ... براساس این رویکرد به این سؤالات پاسخ داده میشود : چه فروشی در آینده انتظار میرود؟ انتظار چه مقدار سود میرود؟ چه میزان سرمایهگذاری مورد نیاز است؟ نرخ بازده مورد انتظار شما چقدر است؟ معمولاً یکی از اشکال کاهش هزینه یا افزایش سود یا هر دو شکل به صورت زیر نمایان میشود : کاهش سرمایه در گردش= نرخ (قیمت) مالکیت معنوی= کل سود یا درامد حاصل از حقالامتیاز کاهش دارایی ثابت کاهش دارایی نامشهود افزایش درامد یا سود روشهای متفاوت ارزشگذاری برمبنای رویکرد درامدی ? . روش تنزیل جریانات نقدی: به عنوان روشی مورد قبول در مالی شرکتها[37] استفاده میشود . ? . روش سرمایهگذاری خطرپذیر: روشی است که در میان سرمایهگذاران خطرپذیر استفاده زیادی دارد . ? . روش سودهای آتی[38]: ساده انگارترین روشی است که به ندرت استفاده میشود . ? . روش ابتدایی شیکاگو[39]: روش خاصی است که متوسط سه سناریوی ممکن با وزنهای احتمالی متفاوت را در نظر میگیرد . روش تنزیل جریانات نقدی (DCF): PV: ارزش فعلی CFi: جریانات نقدی R: نرخ تنزیل معمولاً این روش در شرکتهای بزرگی که گروههای توسعه مطالعات تجاری- داخلی دارند مورد استفاده قرار میگیرند. این روش بر این فرض استوار شده که ارزش کسب و کار، ارزش کنونی جریانات نقدی مورد انتظار آن است و نرخ تنزیل مورد استفاده بیانگر ریسک و خطر احتمالی وقوع جریانات نقدی است. نرخ تنزیل یکی از مهمترین عاملها در محاسبه ارزش فعلی جریانات نقدی آتی است. هر چه ریسک این جریانات افزایش یابد، نرخ تنزیل هم افزایش مییابد. در محاسبه این نرخ معمولاً از مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای[40] استفاده میشود که برابر است با : (نرخ تنزیل ) Rf= نرخ تنزیل بدون ریسک ?= ضریب ریسک که از طریق تکنیکهای آماری استفاده میشود RM= نرخ مورد توقع بازار (RM-Rf¬)= صرف ریسک[41 ] پیشبینی نرخ رشد سود و جریانات نقدی در ارزشگذاری منطقی حق امتیازها، نقش کلیدی دارد. مراحل ارزشگذاری براساس روش جریانات نقدی تنزیل یافته : مرحله 1: جریانات نقدی دورههای مختلف را محاسبه میکنیم : هزینه سرمایه (بهره وامها)- (افزایش یا کاهش در سرمایه در گردش)- استهلاک+ سود بعد از کسر مالیات مرحله 2: ارزش کنونی تجمعی جریانات نقدی آتی را محاسبه میکنیم : در محاسبه ارزش شرکت مراحل زیر در ادامه محاسبه میشوند . مرحله 3: ارزش پایانی شرکت را محاسبه میکنیم : P/E× (استهلاک+ سود عملیاتی× سال) = ارزش پایانی ضریب P/E باید متناسب با متوسط صنعت مربوطه باشد . مرحله 4: ارزش کنونی جریانات نقدی را با ارزش پایانی که به زمان حاضر تنزیل داده شده است جمع میکنیم و ارزش شرکت در زمان حاضر را به دست میآوریم. لازم به توضیح است که آنچه سبب میشود ارزش پایانی به صورت جداگانه محاسبه گردد و در واقع دو بار در محاسبات منظور شود، این است که فرض میشود نقدینگی حاصل از فروش شرکت در پایان دوره طول عمر مفید جزء جریانات نقدی ورودی شرکت باشد : FV= PV+ TV (ارزش شرکت ) جدول 3: جریانات نقدی تنزیل یافته- مثال روش سرمایه خطرپذیر همانند روش قبل است با این تفاوت که نرخ تنزیل در دامنه 60%-40% و متوسط 50% منظور میشود : روش شیکاگو[43 ] در این روش، جریان درامد (فروش) و حاشیه سود[44] براساس 3 سناریوی متفاوت احتمال بدترین حالت (WC) ، بهترین حالت (BC) و حالت نرمال (ML) اندازهگیری میشوند و سپس ارزش مورد انتظار محاسبه میشود : ارزش مورد انتظار =BC×PVBC×ML×PVML×WC×PVWC در رویکرد درامدی علاوهبر نرخ بازده IP که پس از تنزیل جریانات نقدی، ارزش حق اثر را به واحد پول محاسبه میکند، از واحد نرخ بازده حق اثر یا حقالامتیاز که به صورت درصدی است نیز نام میبرند که به صورت زیر محاسبه میشود : نرخ حقالامتیاز (Royalty Rate) برابر است با : حاشیه سود محصول قبل از رشد و توسعه- حاشیه سود محصول رشد یافته به عنوان مثال، اگر حاشیه سود قبل از طرح 10 درصد باشد و بعد از آن 20 درصد نرخ Royalty برابر 10 درصد خواهد بود . برگرفته از : www.businessplan.ir |